رمان چشمان سرد نوشته ی رویا
نام کتاب :رمان چشمان سرد
نام نویسنده : رویا
حجم : 3.5MB
خلاصه داستان:
یک دختر تنها! بی کس! پیله تنهاییش را خودش تنیده! پیله اش سنگیست! اما سنگ هم فرو خواهد ریخت کافیست که جویباری عاشقانه نرم و لطیف از کنارش گذر کند! کجاست این جویبار؟
او مینوازد همچون اسمش طنین مینوازد تا درگیر و دار دنیا از ناملایماتش بگریزد!
او را خسته کرده اند. لبخند را از او گرفته برایش غم به ارمغان آورده اند …
کجایی جویبار باید تن او را غسل دهی . خسته در پی انتهای زندگیش راه میرود!
چندیست که کشتی شکسته قلبش پهلو نگرفته و تنها در دریای خروشان سرگردان است!
طنین اش را مییشنوی؟ نوای درد مینوازد! منتظر …
کانال تک سایت در تلگرام، اینجا کلیک کنید
فرمت کتاب : PDFAdmin : دوستان عزیزی که قصد خوندن رمان چشمان سرد رو توی موبایلشون دارن میتونن با دانلود اپلیکیشن های پی دی اف خوان ، خیلی راحت از کتاب های فرمت پی دی اف استفاده کنند .
دانلود رمان چشمان سرد با فرمت PDF
بخشی از متن رمان چشمان سرد:
عشق تو ای اهورای دل!دیرگاهیست که معبدهایت سوخته اند!
مردم بر قلب ها قفل بسته بر عاشقان می خندند!عاشقان چهره رنگ کرده برمعشوق تازیانه می زنند!چشما معشوق دیگرآینه نیست چندیست که درآن سکه میدرخشد!
یکی میگوید اندوهت ازچیست سبب سازسکوت مبهمت کیست؟
برایش عاشقانه مینویسم برای آنکه بایدباشدونیست!
----------------------------------------------------------------------------------
من!...درسته من!...من طنین رستگار!...اسمم روخودم معنی میکنم اسم من باشخصیتم عجین شده!...خودم میخوام که عجین باشه یعنی اصلاوقتی میگن طنین همه بایدایناروبه خاطرداشته باشن:غرور!تنهایی!
صعودبدون شخصیتی به عنوان تکیه گاه!...زندگی باخود!...این منم... تنهامن... صدای تنهایی وغرورتنهایی!
من نشون میدم که تنهایی شگفت انگیزه . بله به شگفت انگیزی عشق!من تنهام وتنهامیمونم !
پس من سرگرد طنین رستگار!اینجادرحضورخودم وخودم،نامم رامهریه تنهایی میکنم تابااوپیوندزوجیت ببندم!
منبع