رمان رقاص های شیطون نوشته ی سکوت تلخ

رمان-رقاص-های-شیطون

 
نام کتابنام کتاب :رمان رقاص های شیطون
نام نویسنده نام نویسنده : سکوت تلخ
حجم حجم : 1.5MB
خلاصه داستانخلاصه داستان:
داستان راجب دو تا گروه ۵ نفرس ، ۵ تا دختر ، ۵ تا پسر …
خب این ۱۰ نفر رقاصن ، رقاصای ماهر و مشهور . مقابل هم قرار میگیرن توی یه مسابقه که خیلیم حساسه …
این مسابقه توی پاریس برگزار میشه ….
ما میخوایم بدونیم بلاخره بعد از ۵ دور مسابقه کدوم گروه میرن به فینال و برنده این مسابقات میشن …

t_logoکانال تک سایت در تلگرام، اینجا کلیک کنیدt_logo

فرمت کتاب فرمت کتاب : PDF
Admin : دوستان عزیزی که قصد خوندن رمان رقاص های شیطون رو توی موبایلشون دارن میتونن با دانلود اپلیکیشن های پی دی اف خوان ، خیلی راحت از کتاب های فرمت پی دی اف استفاده کنند .
دریافت رمان رقاص های شیطون دانلود رمان رقاص های شیطون با فرمت PDF
بخشی از متن رمان رقاص های شیطون:
با بی حوصلگی از جام بلند شدمو مجله glow که دیروز خریده بودم رو انداختم روی میز و بچه هارو که هر کدوم مشغول کاری بودن صدا زدم
با کنجکاوی برگشتن سمتم و من با جدیتی که همیشه تو صدام بود گفتم: بچه ها سه روز دیگه مسابقه ها شروع میشه ما تمرین اخرو انجام ندادیم بهتره اماده بشین تا 5دقیقه ی دیگه باید توی حیاط باشین اوکی؟
همشون باهم گفتن: اوکی
فقط سیمین بهونه اورد و با بی حوصلگی گفت: توروخدا سیما من اصلا حالم خوب نیست
اخمی کردم و گفتم: چه حالت خوب باشه چه نباشه ما سه روز دیگه مسابقه داریم و همین الان هم باید تمرین کنیم
بعدم دوباره رو به همشون گفتم: سریع اماده شین
بعدم بدون توجه به اعتراضای سیمین رفتم توی اتاقمو لباسمو عوض کردم و رفتم تو حیاط
سیستم پخش رو توی حیاط گذاشته بودم که موقع تمرین راحت باشیم
اهنگی که مد نظرم بود رو گذاشتم و شروع کردم به انجام دادن چندتا حرکت که خودم اختراعشون کرده بودم
کم کم بچه ها هم اومدن و باهم شروع کردیم
بعد از 2بار تمرین با اعصاب خردی اهنگو قطع کردم و رو بهشون گفتم: چرا انقدر بی حالین این چه وضع تمرینه اخه؟
رو به سیمین گفتم: واسه چی هماهنگ نمیرقصی هان؟
بعدم رو به سوگل گفتم: با توهم هستم موقع تند شدن اهنگ سعی کن حرکاتت هم تند باشن
پوفی کردم و بعد رو به همشون گفتم: من اول انجام میدم بعدش شما انجام بدین
دوباره اهنگو زدم پخش بشه
منبع