رمان آرمینا نوشته ی Khazoon

armina

 
نام کتابنام کتاب :رمان آرمینا
نام نویسنده نام نویسنده : Khazoon
حجم حجم : 4.5MB
خلاصه داستانخلاصه داستان:
داستان در مورد دختری به اسم آرمینا ست که برا داداش دوقلوش به نام آرمین اتفاقی میوفته و مجبور میشه واسه یه مدت نقش داداش دو قلوش رو بازی کنه و در همین راستا با سه تا پسر به نام های دانیال ، ماکان و سپهر توی کانادا هم خونه میشه و …

t_logoکانال تک سایت در تلگرام، اینجا کلیک کنیدt_logo

فرمت کتاب فرمت کتاب : PDF
Admin : دوستان عزیزی که قصد خوندن رمان آرمینا رو توی موبایلشون دارن میتونن با دانلود اپلیکیشن های پی دی اف خوان ، خیلی راحت از کتاب های فرمت پی دی اف استفاده کنند .
دریافت رمان آرمینا دانلود رمان آرمینا با فرمت PDF
بخشی از متن رمان آرمینا:
زمان زیادیه که رو به روی آینه اتاقم ایستادم و دارم به گذشتم، حالم و آینده ای که پیش رو دارم فکر می کنم. کی فکرش رو می کرد که یه روزی به این جا برسم؟
من، آرمینا، تک دختر یه خونواده چهار نفریم. پدرم جراح قلب و مامانم متخصص زنان و داداش آرمین هم که فقط هشت دقیقه ازم بزرگ تره، اعضای خونواده منو تشکیل میدن. آره من و آرمین دوقلوییم و هجده سالمونه. هر دومون توی رشته ریاضی و فیزک درس خوندیم و دیپلم گرفتیم. زندگی خوبی داشتیم. وقتی به گذشته و خاطرات خوشش فکر می کنم، اشک توی چشمام جمع میشه. پدر و مادر خوب، برادر خوب، زندگی خوب، سلامتی، شادی و نشاط، من همه چیز داشتم. درسته رشتم ریاضی بود، اما من عاشق نقاشی بودم. دلم می خواست در کنار معماری، نقاشی رو هم دنبال کنم، اما برخلاف من، داداش دوقلوم، فقط عاشق معماری بود. همه تلاشش این بود که توی این رشته، یکی از مهندسای موفق و بنام شه.
درست از یه سال پیش که آخرین سال تحصیلمون توی دبیرستان بود، من و اون شروع کردیم به آماده کردن خودمون برای دانشگاه، اما من دلم می خواست توی ایران، توی کشوری که متولد شدم و بزرگ شدم، جایی که تمام خاطرات زندگیم اون جا رقم خورده، توی شهر خودم، کنار پدر و مادری که عاشقشون بودم، ادامه تحصیل بدم؛ اما آرمین می خواست توی یکی از دانشگاه های خارج از کشور درسش رو ادامه تحصیل بده و بالاخره تونست بابا و مامان رو هم راضی کنه و بابا قول داد هر کاری بتونه براش بکنه. توی این یه سال، هر دومون تمام تلاشمون رو برای موفقیت انجام دادیم.
منبع