رمان پریچهر از مودب پور
نام کتاب : پریچهر
نام نویسنده : م.مودب پور ( مرتضی مودب پور )
حجم : 1.5mg
خلاصه داستان: فرهاد بعد از هشت سال به کشورش بر میگرده و توی کارخونه پدرش مشغول به کار میشه که با دختری به اسم فرگل اشنا میشه ... سبک : عاشقانه _اجتماعی
کانال تک سایت در تلگرام، اینجا کلیک کنید
فرمت کتاب : Pdf_Apk_Java_Epubرمز عبور : بدون رمز عبور
دریافت کتاب فرمت PDF
دریافت کتاب فرمت apk "android"
دریافت کتاب Epub"ios,android"
دریافت کتاب Jar "java"
دیگر رمان های م.مودب پور
رمان خواستگاری یا انتخاب از م.مودب پور
قسمتی از متن رمان:
لحظاتی به سکوت گذشت و بعد فرخنده خانم گفت:فرهاد خان، مادر هومن خان رفت؟خیلی زحمت کشید. پسر خوبی هومن.نه؟
من- فرخنده خانم شما خودتون تقریبا بزرگش کردید. تا ایران بودیم تقریبا هر روز اینجا بود!
فرخنده خانم- آره خب می دونم.ولی شما چندین سال خارج بودین. خوب آدمیزاد عوض می شه،خدای نکرده عرق خور می شه،تریاکی میشه! توی هفت هشت سال هزار جور اتفاق می افته! اصلا این هومن خان اونجا درس هم خونده؟ الان چیکاره اس؟ اگه باباش ولش کنه، می تونه بره سرکار؟
من- فرخنده خانم پدرش چرا ولش کنه؟مگه کار بدی کرده هومن؟
احساس کردم که فرخنده خانم حرف دیگری برای گفتن داره ولی نمی دونه چه جوری شروع کنه. برای همین گفتم: فرخنده خانم شما برای گفتن چیز دیگه ای اینجا اومدید چرا راحت حرفتون رو نمی زنید؟من رو غریبه می دونید؟
فرخنده خانم نگاهی به من کرد و گفت: فرهاد جون بریم روی اون نیمکت بنشینیم تا برات بگم.
چند قدم اون طرفتر روی نیمکت نشستیم و فرخنده خانم شروع کرد: فرهاد جون تو مثل پسر خودمی! من نه مثل مادرت اما نصف اون زحمت تورو کشیدم. چندین ساله که نون نمکتون رو خوردم. با هم سر یک سفره نشستیم. دستمون تو یه کاسه رفته! من بعد از خدا پناهم شمایید و دلخوشیم لیلا!