رمان میپوه منحوس از ژیلا ، دختری بنام شادان ، دختری شاد و شیطون که خانوادشو از دست داده و فقط دوتا مادر بزرگ داره و عشقی که شادانِ دیوونه رو دیوونه تر از همیشه کرده . رمان میوه منحوس از سری رمان های متفاوت عاشقانه است که با استقبال خوبی همراه شده است و امروز به درخواست شما کاربران عزیز به لیست رمان های تک سایت اضافه شد .
[qs] دانلود رمان نبض تپنده از miss.no1.2004[/qs]
[qs] دانلود رمان پانتی بنتی از miss.no1.2004[/qs]
[qs]بیوگرافی و مصاحبه با نویسنده ژیلا miss.no1.2004 [/qs]
رمان میوه منحوس
قسمتی از متن رمان میوه منحوس :مخصوصا که علاقه ی ایلان به اون هم ، مزید بر علت شده بود و این حس مالکیت رو ، دو طرفه و مستحکم میکرد : ایلان دو سالش بود و من علاوه بر مالداری ، ایلانِ به پشت گُرده میبستم و همه جا با خودم میبردم . شون مالِ برده بود به چرا سر تَرشُک ( منطقه ای بالای کوه نزدیک ایذه ) . بی اختیار ، زمان و مکان رو از یاد برده بود و زبون چرخونده بود و اینو میشد از لهجه اش حس کرد ..
راه بمبئی تا گوا رو ، تو اقیانوس هند ، گذروندیم و با یه کشتی تفریحی رفتیم . هر چی از قشنگی و هوای با حال گوا برات بگم کم گفتم . واقعا قشنگ بود . از کیش هم که آب زلال خوشکلی داره و من عاشقشم قشنگتر بود . ساختمونا و خونه ها همه خوشکل و بزرگ . تقریبا فقیر اونجاها نمیدیدی . میگن منطقه استراحتی پولدارا و هنرپیشه های هندیه ...
راه بمبئی تا گوا رو ، تو اقیانوس هند ، گذروندیم و با یه کشتی تفریحی رفتیم . هر چی از قشنگی و هوای با حال گوا برات بگم کم گفتم . واقعا قشنگ بود . از کیش هم که آب زلال خوشکلی داره و من عاشقشم قشنگتر بود . ساختمونا و خونه ها همه خوشکل و بزرگ . تقریبا فقیر اونجاها نمیدیدی . میگن منطقه استراحتی پولدارا و هنرپیشه های هندیه . تو رودخونه هم با کرجی گشتیم . وای چه جای با حالی بود جنگل و اقیانوس .
از وسط جنگل هم که یه رودخونه تفریحی میگذشت . تو ساحل کاروار یه هتل گرفتیم . همه زنا لخت با بیکینیهای اونچنانی شنا میکردن . دیدن داشتها ! چه هیکلایی ! چه مایوهایی ! مامان بزرگ اشرف میگفت نگاشون نکن چشم و گوشت وا میشه . اما کو گوش شنوا ! تازه اونجا غواصی هم کردم ... تعجب میکنی ؟