دانلود رمان بانوی جنگل از فهیمه رحیمی 


 
:نام کتاب: بانوی جنگل
:نویسنده: فهیمه رحیمی
:حجم کتاب:2,27مگابایت pdf و یک مگابایت آندروید و 238 کیلو بایت جاوا
:خلاصه ی رمان:
خانواده پدر هدیه که یکی از بزرگترین ثروتمندان ایران هستندکه بخاطر اختلافاتی او را طرد کرده بودند، با مرگ شوهر عمه از پدر به همراه خانواده اش برای شرکت در مراسم ختم و بازگشت دوباره به خانواده دعوت میکنند طرز زندگی بسیار اشرافی وآداب و رسوم ان ، در خانه عمه بسیار برای هدیه عجیب و جالب به نظر میرسد و از ان عجیب تر پسر بزرگ عمه یعنی فرهاد است که گویی بدون این که چیزی بگویی از انچه در سرت میگذرد یا در اطرافت اتفاق می افتد با خبر است زیرا دارای یک نیروی خاص ماوراء الطبیع ( مانیه تیزور) است با همه اینها هر دو به هم علاقه مند میشوند ولی خطراتی در کمین هدیه است .....

:فرمت کتاب:pdf و apk و jar
:دانلود:دانلود رمان بانوی جنگل از فهیمه رحیمی با فرمت پی دی اف
:دانلود: رمان بانوی جنگل از فهیمه رحیمی با فرمت اندروید
:دانلود :رمان بانوی جنگل از فهیمه رحیمی با فرمت جاوا
قسمتی از رمان:
بحث و جدل در خانواده آرین نژاد تا پاسی از شب ادامه داشت.
عاطفه که ذاتا زنی خوش فلب و پاک سرشت است از این که برای نخستین بار در برابر خواسته همسرش ایستادگی میکرد ناخشنود بود اما برای اقدامی که قصد انجام آن را داشت خود را متقاعد میساخت که حق مقاومت دارد. لذا در حالیکه از جای برمیخواست تصصمیم نهایی و قطعی اش را گرفت و آن را به عنوان برگ برنده رو کرد. مقابل همسرش ایستاد و اظهار داشت:(شما هر طور که میخواهید عمل کنید اما من فردا برای تشییع جنازه خواهم رفت(
و بعد بدون آنکه منتظر پاسخ بماند از اتاق خارج شد.
آرین نژاد چند لحظه ای از این برخورد همسرش بهن زده بر جای ماند و به فکر فرو رفت.
آرین نژاد مردی که به طبقه خود یعنی اشرافیت پشت کرده بود و به عنوان وفاداری به اصول انسانی کوشیده بود خویشتن را از یوغ عقایذ پوشالی پدر و بستگان نزدیکش رهایی بخشد بر این باور بود که میتواند با پایداری و بردباری بر آنها چیره شود و باری اثبات این باور نخستین حرکت را در ضدیت با آنها شروع کرده بود دختری از طقه متوسط شهری را به همسری برگزیده بود و طرد شدن از خانه پدری و محرومیت از یک زندگی اشرافی را به جان خریده بود.
او سالهای تلخ دوری از خانه پدری را با زتدگی سعادتمند در کنار همسر و یگانه دخترش گذرانده بود و ابنک احساس میکرد طوفانی در حال وزیدن است.با از دست دادن پدر مادر وقوع این طوفان را پیش بینی نکرده بود اکنون اما با مرگ داماد خانواده که مهره اصلی گرداننده صحنه بود رابطه خود را با همسرش حتی بیش از زمان حیات در معرض خطر میدید.لذا در نظر داشت علاج واقعه را پیش از وقوع بکند.تصمیم گرفت در مراسم تدفین داماد خانواده شرکت نکند.
پس از آنکه مدتی در اتاق قدم زد در برار قاب عکسی که به دیوار آویخته بود ایستاد و بر آن چشم دوخت.عکسی بود خانوادگی که آرین نژاد را در سن 5 سالگی در آغوش مادر و تنها خواهرش را در سن 15 سالگی در کنار پدر نشان میداد