رمان ذهن خالی از هما پور اصفهانی
نام کتاب : ذهن خالی
نام نویسنده : هما پور اصفهانیخلاصه داستان:
وقتی ته چاهی بودم و به این میاندشیدم که چه جیز مرا به ته این چاه انداخته با تمام وجود دلم میخواست به یاد بیاورم!
ای کاش میدانستم خطا کردن در نادانی خیلی بهتر است به یاد بیاوری و بدانی خطا کرده ای انهم دانسته!
رنجانده ای با میل... نخواسته ای در اوج خواستن و...
شکسته ای ! شکسته ای و نابود کرده ای! در اوج شکستن خود!
حالا در جایی ایستاده ای که برای من دانستن دلیل همه چیز کافیست در آینه بنگری ... آری دلیل همه چیز همان است که میبینی " باقی در ادامه مطلب"
تصاویر شخصیت ها اضافه شد.