رمان تو سهم منی از ماندانا بهروز




می گل و مهتاب با مادرشان زندگی میکنند. می گل به دلیل بیماری مادرش و احتیاج مجبور می شود علاوه بر کار در شرکت عصر ها هم به عنوان کارگر و به جای مادرش به منزل دکتری برود. او نمی داند که دکتری که در خانه اش کار میکند همان مهندس شرکتشان است. مهندس بعد از اینکه می گل را میشناسد سعی در نزدیک شدن به می گل دارد ولی می گل به دلیل برخوردی که روز اول بینشان صورت گرفت تمام راههای نزدیک شدن را میبندد تا اینکه …