سلام

مصاحبه با خانوم مریم ریاحی


اولین سوال درارتباط با کار بعدیشون تاریخ چاپ و نامش بود؟

ج درحال نوشتن هستم چیزی حدود 300ص نوشته شده و 300 ص دیگه باقی مونده البته هر300 صفحه که برای تایپ میره به 150 ص کتاب تبدیل میشه نام اثر تا الات و باد همچنان می وزد و تاریخ انتشارش نمایشگاه کتاب سال 1391
س در رابطه با پایان رمانهای همخونه و کسی می آید و همینطور نظراتی که مبنی برادامه داستان بود و یا معتقد بودند که کتابها نصفه به پایان رسیده یا منتظر جلد دوم یا حتی دوصفحه ادامه داستان هستند اینطور پاسخ دادند؟
ج من همیشه سعی کردم داستانهام را در نقطه اوج بپایان برسونم این فکر منه من میخواستم که اینجا کتاب تموم بشه اگر ادامه پیدا میکرد میخواستم چی بگم مثلا شهاب و یلدا رفتن رستوران غذاخوردن بعدش چی ازدواج کردند خوب من تا جایی داستان را ادامه میدم که شخصیتها منو میبرند من اصلا نمیتونستم تصور کنم با شخصیتی که شهاب داره در زندگی مشترک چطور عمل می کنه یا وقتی عصبی میشه چه برخوردهای انجام میده بعلاوه اینکه من وقتی رمانی را شروع به نوشتن می کنم به پایان اون هم فکر می کنم این پایان در چند خط در ذهنم نوشته میشه که در حقیقت پس از شروع پایان هم مشخصه مثل رمان کسی می آید که عاشورا شروع میشه و عاشورا هم بپایان میرسه و این نشون دهنده اینه که یکسال این جریانات طول کشید .
س در رابطه با حذفیات آثارشون ؟
ج هم رمان همخونه هم رمان کسی می آید نزدیک به 25 صفحه حذف شده داره که در رمان همخونه مربوط جریان عروسی و برخوردهای شهاب و یلداست شاید یکی از دلایلی که خواننده انتظار ادامه داستان را حتی برای چند صفحه داره این حذفیات باشه.
س در رابطه با شخصیت حسام در رمان کسی می آید ؟
ج آدمها هیچکدام بی عیب نیستند یکی میتونه مذهبی باشه و کینه ای هم باشه صرفا مذهبی بودن دلیل براین نیست که صفات بد اخلاقی دیگه را نداشته باشه .
س در رابطه با برخورد خشن شهاب و اینکه پایان ماجرا لب ولوچه عروس زخمی میشه و این مغایر با جوانمردی است ؟
ج من دارم شخصیت غیر منطقی شهاب را بتصویر میکشم این آدمو یلدا پسندیده ولی دلیل نمیه همه بپسندن شهاب اشتباه زیاد داره و طبیعی که آخرش هم اشتباه کنه اگر همه خوبیها در یک نفر جمع بشه خیلی غیر واقعیه .
س درباره شخصیت کسری در کسی میآید و اینکه این ادم خیلی بی منطقه ؟
ج ازدید ایشون بی منطق یعنی چی ؟!!!خیلیا مثل کسری هستند و هر روز خیلی از خانما هم جذبشون میشن یه ماشین زیر پاشونه - خوب صحبت می کنند- خوش تیپ میگردن، مثل این افراد در جامعه ما کم نیست و خانمها هم چنین شخصیتهایی را دوست دارند .
س درباره سوالی که گفته بود من عاشق رمان کسی می اید هستم ؟
ج این رمان به سفارش انتشارات محترم پرسمان و مدیریت انتشارات برای سنین دبیرستان نگارش در آمده .
س در باره رمان بی ستاره و اینکه میشد بهش بیشتر پرداخته بشه ؟
ج این رمان نثر خاصی داره و پراز صنایع ایهام و آرایه های ادبیه و چنین نثری نمیتونه پر حجم باشه و برای خواننده خسته کننده میشه در همین حد کافیه .
س درباره نظری که بی ستاره را پیشرفت ایشون در نویسندگی میدونه ؟
ج منم موافقم معلومه این خواننده نگاه عمیقی داره .
س دررابطه با سوالی که آیا چنین پسری با این خصوصیات پیدا میشه که پاروی تمایلاتش بذاره و آبرو و آینده دختر براش مهم باشه ؟
ج من فکر می کنم هست اگر پسری معتقد باشه اینطور رفتار میکنه .
س رمانه همخونه براساس تخیل شما بوده ؟
ج بله و نه 
س در رمان همخونه ایا فرناز و کامبیز باهم ازدواج کردند ؟
ج اگر دوست دارید بله ازدواج کردند .
س آیا ر فیسبوک عضو هستید و یا قصد عضویت دارید؟
ج خیر در فیسبوک عضو نیستم و تمایلی هم به عضویت ندارم .
س کاربرای نودهشتیا از شما برای عضویت در انجمنشون دعوت کردند و خوشحال میشن شما در جمعشان باشید ؟
ان شاءالله در اینده

تهیه شده توسط کاربران انجمن وب سایت بزرگ نود و هشتیا.