علی قاضی نظام

سلام دوستان عزیز تک سایتی.امروز مصاحبه با علی قاضی نظام که توسط ت_دال عزیز تهیه شده رو برای شما عزیزان آماده کردیم . امیدوارم مطالعه کنید و لذت ببرید .

اقای قاضی نظام ضمن گفتن مختصر بیوگرافی،توضیحی راجع به اثر زیباتون بدید.

متولد ١۵ بهمن ۶۶
تهران
نرم افزار کامپیوتر خوندم
من زیاااااااد مطلب میخوندم
از دوران دبیرستان یادمه عاشق کتاب رهنمون بودم
تا اینکه یک سالى میشه که ترس رو کنار گذاشتم و شروع کردم به نوشتن داستان کوتاه عاشقانه
اوایل ریتم خاصى نداشت اما هرچى گذشت اصولى تر نوشتم
و یک دوستى پیدا شد و تشویقم کردن به چاپ کتاب

چه ژانری رو میپسندین برای مطالعه؟ و آیا نویسنده ی مورد علاقه خاصی دارید؟

من کلاً عاشقانه دوست دارم نویسنده خاصى نه اما نوشته هاى مصطفى مستور رو دوست دارم

باقی در ادامه مطلب

علی قاضی نظام

رویای یک نویسنده چی میتونه باشه؟

همین که مردم راجع بهش خوب بگن بنظرم کافیه
نظر شخصیمه البته
من بیشتر از قلم نویسنده،شخصیتش برام مهمه

از استقبال کتاب بایکوت راضی بودید؟ حال و هوای نمایشگاه و حضور مردم که بخاطرتون صف کشیده بودن ،چطور بود؟

فوق العاده بود
واقعاً بهترین تجربه ى زندگیم بود
اینکه تمام آدمهاى مجازى،رنگ حقیقى به خودشون گرفته بودن

چه انگیزه ای برای نوشتن ،ترغیبتون میکنه ادامه بدید؟

فیدبکى که از آدما میگیرم
حس خوبى که بهم منتقل میکنن
و خب براى خودمم کلى آرامش همراه داره نوشتن

وضع کتابخوانی ،و تیراژ فوق پایین بعضی کتاب ها، چه دلیل هایی میتونه داشته باشه؟

اینکه اول کتاب چاپ میکنن و بعد دنبال مخاطب میگردن
شما تا مخاطبت رو نداشته باشى
بدون شک کتاب چاپ کردن شکستِ
و خود نویسنده هم سرخورده میشه

علی قاضی نظام

علی قاضی نظام

این نمیتونه یکی از دلیل هاش امنیت پایین فضای مجازی ، و دزدیدن کار باشه؟
وقتی نویسنده کارش چاپ شده خیالش راحته دزدی صورت بگیره میتونه پیگیری کنه

مممم آره اینم هست اما من عادت کرده بودم
یک عالمه کانال بود که همزمان متن منو میزاشت با یه اسم دیگه

واکنشتون چی بود ؟جوابی برای سارقین ادبی دارین؟

اینجور موقع ها بى تفاوتى بهترین عکس العملِ
چون اونا اینکارو میکنن که مطرح شن
و خب کانال من مخاطبش زیاده خیلى

تا حالا به این فکر کردین که داستان بلند_یا رمان بنویسین؟

در حال نگارش هستم اگه خدا بخواد

اسم نشر رو میتونین بگین؟

انتشارات ٣۶٠ درجه
و جناب آقاى حسینى
که وااااااااااقعاً سنگ تموم گذاشتن براى من
و همیشه مدیونشون هستم

بنظرتون،فردی که قلم دستش میگیره،چه مسئولیتی در قبال خواننده داره؟

خیلى زیاده این مسئولیت
اما خب شما نمیتونید همه ى آدما رو راضى نگه دارید واقعاً

بهترین اتفاقی که توی دنیای هنر واستون افتاد چی بود؟

چاپ بایکوت
و روز رونمایىِ کتابم
عاللیییییییییی بود

بعد از نوشتن چه کاری بهتون آرامش میده؟

من عاشق موسیقى ام
ماشینى که ضبط نداشته باشه سوار نمیشم اصلاً

راجع به اسم هایی که میگم _در جواب_ یک کلمه بگید فقط

.

علی سلطانی ؟ صاف و ساده
رفیق

_بایکوت؟ على قاضى نظام

_روزبه معین؟ احترام قائلم براشون

_بوف کور؟ صادق هدایت دوست داشتنى

اون زمان که تازه شروع به نوشتن کردین_ کدوم نوشتتون حکم سکوی پرتاب بود واستون و بیشتر از دیگر نوشته هاتون بولد شد؟

لطفاً ناگهانى رُخ بده!
غافلگیرم کن!
لحظه اى اتفاق بیفت که اصلاً فکرش را هم نکنم!
آنجا که حتى صورتت را هم از یاد برده باشم!
اصلاً
تو هر موقع هم که بیایى،
هرگذشته اى هم که داشته باشى،
با ارزشى…
درست مثلِ پیدا کردنِ پولِ مچاله شده،
بعد از سالها در جیبِ لباسم!
#علی_قاضی_نظام

علی قاضی نظام ، در ۴ سال آینده؟

على قاضى نظامِ چهار سالِ آینده یه کافه داره به اسم بایکوت

چهار ویژگی علی قاضی نظام؟

شدیداً صبورم
آرومم
شدیداً شوخم
و حساس

و توصیه ای به شخصی که تازه وارد حرفه ی نویسندگی میشه؟

من در جایگاهى نیستم واقعاً که بخوام توصیه کنم

و کلام آخر با طرفداران و یاران همیشگیتون؟

اگر نوشته اى باعث رنجش خاطرشون شده واقعاً شرمندم
و بى شک اگر نبودن نه على قاضى نظامى بود نه بایکوتى

خیلی سپاسگذارم بابت وقتی که گذاشتید،همیشه موفق باشید

باعث افتخار بود

علی قاضی نظام

علی قاضی نظام

 

علی : دوستان پیشنهاد میکنم این دلنوشته زیبا از علی قاضی نظام رو حتما مطالعه کنید ، نظر فراموش نشه .

عاشقِ پیراهنِ چهارخانه ى مردانه بود!
روبروى ویترین مغازه ها مى ایستادیم و برایم انتخاب میکرد…
چشم بسته سلیقه اش را قبول داشتم
قرار بود یک یادگارى بدهیم به یکدیگر؛
یکى از چهارخانه هایم را خواست که هروقت تن میکردم
تا ساعتها قربانِ قد و بالایم میرفت
انتخابِ خودَش هم بود…
یک روز برایم عکسى فرستاد که دیدم لباسم را تن کرده و
آستینهایش را مثلِ خودم تا آرنج بالا زده و
لبخندِ لعنتى اش را هم چاشنىِ عکس کرده…
میگفت دلم نمى آید زیاد بپوشمش
مبادا بوىِ عطرِ تلخِ مردانه ات از روىِ لباس بپَرَد!
میگفت چهارخانه هایت را که تن میکنم،
امنیت تمامِ وجودم را میگیرد
حالا سالهاست که ندارَمش
دلیلش مهم نیست
مهم تمام چهارخانه هایى ست،
که دیگر صاحبخانه ندارد!